Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «جام جم آنلاین»
2024-05-03@06:16:40 GMT

کودکان کار مجازی، برده‌های مدرن

تاریخ انتشار: ۲۴ مهر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۸۹۵۶۶۹

کودکان کار مجازی، برده‌های مدرن

کودکی با آهنگی دابسمش می‌کند اما پشت‌پرده سوءاستفاده از دنیای کودکی است که قربانی خواسته بزرگ‌ترها شده. کودک کاری که نه فال‌به‌دست از ماشینی به ماشین دیگر می‌رود و نه شاخه‌گلی تعارف عابران می‌کند. این کودکان کار شیک و امروزی‌اند. لباس‌های مد روز دنیای بزرگ‌ترها را تن می‌کنند، کارهایی که گاهی‌اوقات برای بزرگ‌ترها هم خط‌قرمز است را انجام می‌دهند تا فالوئرهای بیشتری برای پدرومادرهای‌شان دست‌وپا کنند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

فالوئرهایی که هرچه به تعدادشان افزوده شود، تبلیغات بیشتری برای صفحه‌شان به‌همراه خواهد داشت و سود بیشتری عاید پدرومادرهای‌شان خواهد شد. رضایت در میان عکس‌ها و فیگورهای لاکچری  دیده‌شدن، شهرت و ازهمه مهم‌تر درآمدزایی ریشه تمام این سیرکی است که پدرومادرها با قربانیان خردسال‌شان به‌راه‌انداخته‌اند. پدرومادرهایی که گاهی با استراتژی ازپیش‌تعیین‌شده ازهمان دوران جنینی صفحه‌ای به نام کودک به‌دنیا‌نیامده راه‌می‌اندازند تا با نمایش لحظه‌به‌لحظه زندگی‌اش به شهرت و درآمدزایی برسند. خندیدن، گریه‌کردن، تزریق واکسن، لحظه راه‌رفتن، تولد یک‌ماهگی تا یک‌سالگی‌اش و... بهانه‌هایی هستند برای  جذاب‌ترکردن ماجرا. بیشتراوقات مادران گردانندگان این‌صفحات هستند؛ مادرانی که صفحه اینستاگرام‌شان را با سالن مداشتباه می‌گیرند. قربانی این نمایش ساختگی هم کودکانی هستند که بدون توجه به راحتی و رضایت‌شان اسیر ژست‌ها و فیگورهای عکس‌های لاکچری می‌شوند تا به اشتراک گذاشته شوند. همه این نمایش‌ها در حالی روی صحنه می‌روند که کسی از رضایت کودک سؤالی نمی‌پرسد و کسی این هشدار را نمی‌دهد که حریم خصوصی این کودک زیر پا گذاشته شده است. سؤال اساسی این است که این کودک در نوجوانی و بزرگسالی از این پست‌ها و... لایک‌ها راضی است یا خیر؟  تجارت کثیف، پشت‌سر قربانی‌کردن کودکی‌ها  کودکان کار اینستاگرام درواقع مدل‌های تبلیغاتی‌اند برای تبلیغات کالاهایی که فروش‌شان، درآمدزایی برای پدرومادرها و تجاری است که پشت این نمایش‌های ساختگی قرار گرفته‌اند. عکس‌ها و پست‌های بیشتر یک معنی بیشتر ندارد: گرفتن تبلیغات بیشتر برای تجاری که کالاهای‌شان در این عکس‌ها به نمایش گذاشته می‌شوند. سود، هدف‌نهایی هم پدرومادرهاست و هم تجار بی‌توجه به این مسأله که این مدل‌های تبلیغاتی در آینده شهروندانی خواهند بود با جایگاه اجتماعی خاص خودشان. درواقع بزرگ‌ترها بی‌توجه به آینده این کودکان آنها را قربانی مقاصد خود می‌کنند. درواقع می‌توان گفت کودک این والدین به نوعی تبدیل به «کودک کار» شده است. درحقیقت زمانی که صفحه این کودکان مخاطبان بسیاری داشته باشد، شرکت‌ها و کمپانی‌های بزرگ تبلیغاتی سعی می‌کنند با هدف‌قراردادن این کودکان جهت تبلیغات برای محصولات خود به سود بیشتری برسند. موسسات تبلیغاتی با وسوسه‌کردن خانواده‌ها با پول‌های هنگفت، این کودکان را قربانی افزایش سود شرکت‌های خود می‌کنند و در این شرایط خانواده‌ها با تبلیغ‌کردن محصولات آن شرکت به‌وسیله کودک خود این معامله را قبول می‌کنند.  آموزش خودشیفتگی کودکان بی‌آن‌که بخواهند طعمه بردگی مدرن در فضای مجازی می‌شوند. این بچه‌ها را نمی‌شود در خانه زندانی کرد، بالاخره در مدرسه و کوچه و خیابان همه را می‌بیند که موبایل‌به‌دست هستند و فیلم‌ها را با یکدیگر رد و بدل می‌کنند. این درحالی‌است که برخی والدین خواسته یا ناخواسته کودکان خود را وارد بازی اقتصادی می‌کنند که در آینده و بزرگسالی آنها عواقب خوبی نخواهد داشت. لازم است در شرایطی که اغلب کسب‌وکارها و سایر فعالیت‌ها به سمت فضای مجازی می‌رود، آگاهانه‌تر از این ابزار امروزی و تکنولوژی استفاده کنیم.  رضوان موسوی، روان‌شناس کودک‌ونوجوان می‌گوید: «این پدیده‌ها از آرات شروع شد که برای خیلی‌ها جنبه ورزش و نشان‌دادن استعداد بچه را داشت، اما به این نکته مستتر کمتر کسی دقت می‌کرد که پدر و مادر درواقع آن احساس سیرنشده خودشان در دیده‌شدن را با پروبال دادن به توانایی بچه‌شان دنبال می‌کنند. این روندها با لایک‌خوردن و پربیننده‌شدن و تبلیغاتی که به درآمدزایی می‌رسد، آن‌قدر شلوغ و پرحاشیه می‌شود که بچه به‌عنوان موضوع اصلی از دنیای واقعی خود فاصله می‌گیرد.»  کودکی که قبل از شناخت و کشف و لذت‌بردن از خودش در فضای امن خانواده، مورد مشاهده صدها هزار چشم‌وگوش قرار می‌گیرد و همه زندگی‌اش در ژست‌های اینستاگرامی غرق می‌شود تا خواستنی و دوست‌داشتنی باشد. موسوی با طرح این سؤال که این بچه‌ها مراحل رشدشناختی خود را چگونه طی می‌کنند، ادامه می‌دهد: «کودک مثل یک کاغذ سفید است، در یک فضای رشدی شلوغ، پر از شوآف و نمایش‌های غیرواقعی قرار می‌گیرد و هرچیزی که روی این کاغذ نوشته شود الگو و طرح‌واره زندگی او می‌شود. این کودک مرتب در معرض توجه است، پس از همین سن، خودشیفتگی را یاد می‌گیرد.»   

منبع: جام جم آنلاین

کلیدواژه: کودک فضای مجازی مخاطرات بزرگ ترها عکس ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت jamejamonline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «جام جم آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۸۹۵۶۶۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

پیدا شدن دختر فراری در کلانتری | عکس‌های زننده دختر جوان در فضای مجازی | دخترم آبرویم را برده است 

به گزارش همشهری آنلاین، زن میانسال که از حدود یک هفته قبل از دخترش اطلاعی نداشت، با دیدن دختر فراری خود در مرکز انتظامی لب به گلایه گشود و با بیان اینکه دیگر از رفتارها و آبروریزی‌های دخترم خسته شده‌ام و می‌خواهم سرپرستی او را به شوهر سابقم بسپارم، درباره ماجراهای فرار دخترش از منزل به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری شفای مشهد گفت: بعد از فوت همسرم با مرد دیگری ازدواج کردم اما با او سازگاری اخلاقی نداشتم به همین دلیل هم از شوهر دومم طلاق گرفتم تا خودم فرزندانم را تربیت کنم ولی با آنکه ۴ نفر از فرزندانم زندگی خوبی دارند، در تربیت آخرین دخترم عاجز مانده‌ام و او بلاهایی به سرم آورده است که دیگر تاب تحمل آنها را ندارم.

لادن وقتی وارد دبیرستان شد تحت تاثیر رفتارهای ۲ نفر از دوستانش قرار گرفت و آداب معاشرت، گفتار و حتی پوشش او به کلی تغییر کرد به طوری که بدون حجاب بیرون می‌رفت و لباس‌های بسیار زننده‌ای می‌پوشید. من هم اگرچه از این رفتارها زجر می‌کشیدم اما به توصیه دخترانم زیاد سختگیری نمی‌کردم تا لادن لجبازی نکند و اوضاع بدتر نشود.

جدال پدر و دختر بر سر خواستگار آمریکایی | رضایت نمی‌دهم مگر به شرط... فرار دختر جوان با پسری که او را کنیز خودش کرد | کتکم می‌زد و دست‌هایم را می‌سوزاند

این ماجرا تا حدی پیش رفت که دیگر نمی‌توانستم دخترم را کنترل کنم. او بعد از دیپلم در یک داروخانه مشغول کار شد و به بهانه اضافه‌کاری تا نیمه‌های شب به خانه نمی‌آمد و گاهی نیز تا سپیده‌دم در منزل دوستانش به سر می‌برد. در همین روزها بود که فهمیدم با پسری آشنا شده است و مدام از طریق فضای مجازی با او ارتباط دارد به گونه‌ای که حتی در مهمانی‌ها هم گوشی تلفن از دستش نمی‌افتاد.

در این شرایط با آن پسر جوان تماس گرفتم و به او گفتم بیش از ۲ سال است که با لادن ارتباط داری. حالا بیا و تکلیف او را مشخص کن. فرزین هم که فقط برای هوسرانی با دخترم دوست شده بود، وقتی این جملات را شنید، خیلی راحت گفت: من در کیش هستم و هیچ علاقه‌ای هم به دختر شما ندارم، لطفا مزاحم نشوید!

این شکست عاطفی موجب شد دخترم نسنجیده ما را مقصر این شکست عشقی بداند، در حالی که آن پسر فقط با چرب‌زبانی به دنبال هوسرانی بود. بعد از این ماجرا روزی لادن با یک سگ پشمالو وارد خانه شد و ادعا کرد می‌خواهد آن سگ را در خانه نگهداری کند. این رفتار او موجب شد دخترانم و بستگان نزدیکم با ما قطع رابطه کنند چراکه آنها نمی‌توانستند با این فرهنگ زندگی کنند.

من مجبور بودم با رفتارهای دخترم کنار بیایم، اما کار به جایی رسید که پای او به خانه مجردی ۲ نفر از دوستانش باز شد که هیچ قید و بند اخلاقی نداشتند و عامل بدبختی لادن شدند. یکی از همین دوستانش از او خواسته بود عکس‌های بسیار زننده و شرم‌آوری از خودش بگیرد و آنها را در فضای مجازی به اشتراک بگذارد. آنها آنقدر از زیبایی‌های ظاهری دخترم تعریف و تمجید کرده بودند که او هم تحت تاثیر همین حرف‌ها چنین رفتار زشتی را مرتکب شد و این تصاویر را در فضای مجازی منتشر کرد.

از آن روز به بعد هیچ‌کدام از اطرافیانم به خاطر این رسوایی و آبروریزی به خانه ما نیامدند و از شدت شرم حتی لادن را جزء فامیل خودشان نمی‌دانستند. اکنون نیز حدود یک هفته است از منزل فرار کرده و من هیچ اطلاعی از او نداشتم تا اینکه از کلانتری تماس گرفتند و من او را در اینجا دیدم.

با توجه به حساسیت این پرونده، مشاوره‌های روانشناختی توسط کارشناسان اجتماعی در حالی با راهنمایی‌های سرگرد احسان سبکبار (رئیس کلانتری شفای مشهد) آغاز شد که دختر ۲۰ ساله در جریان عواقب فرار از منزل و سرنوشت دخترانی قرار گرفت که پس از فرار به دام باندهای تبهکاری و فساد افتاده‌اند و آینده خود را نابود کرده‌اند.

کد خبر 848595 منبع: خراسان برچسب‌ها خبر مهم نوجوان خانواده حوادث ایران

دیگر خبرها

  • تمدید مهلت ثبت ششمین دوره جام باشگاه‌های کتابخوانی
  • بازداشت فرد متخلف در تبلیغ یک آرایشگاه زنانه
  • تبلیغات عجیب در اینستاگرام برای آرایشگاه؛ مروج کودک‌همسری بازداشت شد! + تصویر
  • دستگیری مدیر یک آرایشگاه زنانه به خاطر تبلیغ کودک‌همسری
  • بازداشت مروج کودک همسری برای تبلیغ آرایشگاه زنانه
  • ترویج کودک همسری در اینستاگرام برای تبلیغ آرایشگاه زنانه
  • بازداشت مروج کودک‌همسری برای تبلیغ آرایشگاه زنانه در اینستاگرام
  • بازداشت مروج کودک همسری برای تبلیغ آرایشگاه زنانه در اینستاگرام
  • بازداشت مروج کودک‌همسری برای تبلیغ آرایشگاه زنانه دراینستاگرام
  • پیدا شدن دختر فراری در کلانتری | عکس‌های زننده دختر جوان در فضای مجازی | دخترم آبرویم را برده است